#image_title

دوست داشتم یه جای دیگه توی یه زمان دیگه

زندگی میکردم اما توی یه جهان دیگه

جایی که تمام عمرو پای حسرت نمیدادم

جایی که خیلی زیاد بود ارزش قلب یه آدم

همه اونایی که از دست دادمو

دوباره دور و برم میدیدم

واسه داشتن یه کم ارامش

اینهمه سخت نمی جنگیدم

کاشکی با یه پاکن جادویی

اشتاباهتمو پاک میکردم

ترس از قضاوتای مردم

یه گوشه تو باغچه خاک میکردم

دوست داشتم که زمان دستم بود مرهم زخمای این تن خستم بود

دوست داشتم اختیار با من بود انتهای رام و زندگی روشن بود

کاش میشد بچگی مادرمو میدیدم

از غم پیر شدنش دیگه نمی ترسیدم

اگه انتخاب دنیا اومدن با من بود

خدارو بابتو این زندگی می بخشیدم

دوست داشتم که زمان دستم بود مرهم زخمای این تن خستم بود

دوست داشتم اختیار با من بود انتهای رام و روشن بود

source

توسط basahang.ir