غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در این جلسه با اشاره به شخصیت علمی و معنوی استاد خرمشاهی گفت: از بختیاریهای بنده، مأنوس و همکار بودن با استاد خرمشاهی است. تقدیر بنده این بوده که در برههای از عمر خود، با ایشان مأنوس و نزدیک باشم و از آثار او بهرهمند. من و ایشان هر دو متولد 1324 هستیم، آنچه من میتوانم درباره ایشان عرض کنم، این است که ایشان ذهنی دارند تنوعپسند و تنوعگرا.
وی ادامه داد: افراد براساس طبیعت خود مختلفاند، برخی علاقه به تمرکز دارند و متخصص یک رشته میشوند و برخی تنوع را بر تمرکز ترجیح میدهند. استاد خرمشاهی اینچنین است. ذهن دایرةالمعارفی دارد؛ یعنی به هر چیز دانستنی علاقه دارد، دوست دارد بخواند، بداند و درباره آن بنویسد. هوش و استعداد سرشار، حافظهای نیرومند، ذوقی لطیف، قریحهای ادیبانه و شاعرانه و قلمی روان و دلنشین از جمله ویژگیهای ایشان است: «شهد و شکر از قلمش میریزد».
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با تأکید بر اینکه عرصههای مختلفی که استاد خرمشاهی در آنها قدم و قلم زده، بسیار است، ادامه داد: از ادبیات که شاخه اصلی کار خرمشاهی است؛ گرفته تا فلسفه، ترجمه، فرهنگنگاری، حافظپژوهی، ویراستاری، واژهگزینی، نقد کتاب، نگارش مقالات در فنون مختلف، طنزپردازی و قرآنپژوهی از جمله حوزههای مورد علاقه ایشان است. خرمشاهی کتابدار هم هست، یعنی رشته اصلی ایشان کتابداری است، اما فکر میکنم کمتر از همه درباب کتابداری کار کرده و اثر دارند.
به گفته حداد عادل؛ استاد خرمشاهی کتابداری هستند که برخلاف دیگر کتابداران که فقط با عناوین و جلد کتابها سر و کار دارند و به حسب وظیفه طبقهبندی میکنند، به محتوای کتاب توجه دارد؛ یعنی خاک کتاب آنقدر دامنگیر بوده که او را از جلد فارغ و به محتوا رسانده است. از سوی دیگر، خرمشاهی در کنار تنوع و تکثر، پرکار است و به تعبیری بیشفعال است: «فرس کشته از بس که شب رانده بود».
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه به علاقه مشترک خود و خرمشاهی به حوزه قرآنپژوهی و حافظپژوهی اشاره و اضافه کرد: من از ترجمه قرآن ایشان در ترجمه قرآن خودم استفاده کردم. ترجمه قرآن ایشان ترجمه کتاب الهی را در ایران امروز به پیش برد و دلنشینتر کرد.
حدادعادل با اشاره به خاطراتی ادامه داد: خودم تصمیم نداشتم که قرآن ترجمه کنم، آقای خرمشاهی اصرار کرد که تو باید این کار را بکنی. پس از اصرارهای ایشان، شروع به ترجمه کردم و با پیگیریهای استاد خرمشاهی، به اتمام رسید. ایشان نیز دوبار از آغاز تا انجام این ترجمه را مطالعه کردند و از نظراتشان استفاده کردم. از بزرگواریهای ایشان این بود که با وجود آنکه ایشان خود قرآن را ترجمه کرده و از این جهت هم فضل تقدم داشتند بر من و هم تقدم فضل، درباب ترجمه من مطالبی گفتند که همیشه ممنون و شرمنده ایشان هستم. یعنی پرهیز نکرد که ترجمهای را در عرض ترجمه خودشان ستایش کنند و این از خوبیهای ایشان است.
حدادعادل با تأکید بر اینکه اختلاف نظر، هیچگاه به اختلاف ما منجر نشده است؛ یادآور شد: با وجود همه این اختلافها، دوستی و بهرهمندی بر سر جای خود است. رواداری و سماحت طبع و وسعت نظر، ایشان را به عنوان یک استاد و رفیق دوستداشتنی در چشم همه ما تصویر کرده است: ادب و شرم تو را خسرو مهرویان کرد/آفرین بر تو که شایستهٔ صد چندینی.
علیاشرف صادقی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در ادامه با بیان اینکه نبض جامعه در دست خرمشاهی بوده است و در آن زمینهها قلم زده است، ادامه داد: ترجمه ایشان از قرآن کریم، با یادداشتهای توضیحی همراه است؛ روشی که در دیگر ترجمهها دیده نمیشود. این یادداشتها نیاز مراجعهکنندگان را برطرف کرده است.
صادقی به فعالیتهای خرمشاهی در حوزه فرهنگنویسی اشاره و اضافه کرد: فرهنگ زبان انگلیسی نوشته که زمانبر است. در حوزه خیام و سعدی نیز کار کردهاند. مقالات برای مجلات نوشته و مینویسند و همکاری خوبی با مجلات مختلف از جمله مجله ترجمان وحی داشتند و قرآنهایی که دیگران ترجمه کردهاند، بررسی و نقد کردهاند.
محمود عابدی دیگر سخنران این مراسم بود. او ضمن اشاره به اعتبار علمی کارهای خرمشاهی، “حافظنامه” او را کار “ارزندهای توصیف کرد و گفت: مرحوم زرینکوب با کتاب “درکوچه رندان”، حافظی را که در مکتب حافظ غالباً عارف بود، به کوچههای شیراز و زندگی واقعی برد. این اثر، کتابی مهم و خواندنی است؛ هرچند نثر آن شاعرانه و گاه دشوار است.
وی ادامه داد: حافظ بعد از انقلاب وارد فضای دانشگاه شد. در این زمان برخی از مؤلفان تلاش کردند تا شرحی از آن ارائه دهند که از این جمله میتوان به تلاشهای مرحوم خطیب رهبر و دکتر هروی اشاره کرد. شرح خطیب رهبر ساده بود و به زیباییهای شعر حافظ اشاره نکرده بود و شرح مرحوم هروی نیز شعر حافظ را به نثر تبدیل کرده بود؛ گویی کتابی بود برای کسانی که قصد ترجمه شعر را داشتند. در چنین فضایی “حافظنامه” منتشر شد که کار ارزندهای بود.
عابدی با اشاره به منابع استفاده شده در حافظنامه یادآور شد: این کتاب بسیاری از کلمات کلیدی را توضیح داد. هرچند مؤلف نظرات دیگران را در چاپهای بعد اعمال نکرد، اما این کتاب به همراه استدراکات کار مفیدی است و میتوان گفت خرمشاهی کار بزرگی در عرصه حافظپژوهی کرد.
بهاءالدین خرمشاهی، ادیب، حافظپژوه، مترجم خود را دانشآموزی پیر نامید و گفت: با این همه پرکاری میتوانم بگویم نصف بیشتر عمرم را به هیچ و پوچ تلف کردم.
او در ادامه، یکی از سرودههای خود را برای حاضران خواند.
انتهای پیام/
source