هوا دم کرده و وقت تسکینه
دهان وا کرده زخم روی سینه
لالایی نازک نارنجی من
الهی چشمات این روزو نبینه
دلم سیر از این روزای هفته
مثه ذات کویر بی درخته
لالایی سایهی سرد سکوت و نمی دونی که تنهایی چه سخته
غم دوری به شعرم کرده عادت
خراشم میزنه ساعت به ساعت
مکافاتی از این بدتر ندیدم
دلم تنگ از این جا تا قیامت
اگه دلتنگ و درگیر کسی نیست
دلیل تا سحر بیداریم چیست
درار از سینه قلبم رو ببینم
دل ای دل کردنام زیر سر کیست
یکی میخوام که اهل درد باشه
رفیق بی برو برگرد باشه
رفیق بی برو برگرد باشه
دلم از هرچی نامرده گرفته
چقدر خوبه رفیقت مرد باشه
چقدر خوبه رفیقت مرد باشه
اتاق و پنجره دیوار دلتنگ
مهندس کارگر معمار دلتنگ
در این جغرافیای تنگ و تاریک
تموم کوچه و بازار دلتنگ
در این جغرافیای تنگ و تاریک
تموم کوچه و بازار دلتنگ
میون سینهام زخمی عمیقه
نمیذاره بخوابم یک دقیقه
نمیذاره بخوابم یک دقیقه
خودم کردم که لعنت بر خودم باد
که هرچی میکشم از نارفیقه
که هرچی میکشم از نارفیقه
غریب و خسته اما خاص بودی
تو گمنام عوام الناس بودی
تو رو با جون و دل مشهور کردم
نفهمیدم نمک نشناس بودی
تو رو با جون و دل مشهور کردم
نفهمیدم نمک نشناس بودی
source