خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ فرآیند تولید، اجرا و ارائه آثار موسیقایی در کشورمان همواره در مسیر پرتلاطم و مواجی بوده که هنوز هم نمیتوان برای آینده آن چشم انداز روشن و مشخص شدهای تعیین کرد. فرآیندی که حتی با امضای سند موسیقی توسط رئیس جمهور به عنوان عالی ترین مرجع اجرایی کشور هم نتوانسته خط مشی مشخص و قانون مندی را در جهت حمایت و توسعه فعالیت های انجام گرفته در این حوزه پیش روی مخاطبان و فعالان این عرصه قرار دهد. چارچوبی که حتی بخش مدیریتی این حوزه را نیز با چالش های زیادی مواجه ساخته و طی سال های اخیر نتوانسته است در یک رویه مشخص و هدفمند ناظر و هدایت گر آنچه در این فرآیند رخ می دهد، باشد.
طبیعتا به دلیل چنین مسیر پرچالشی که دربرگیرنده نکات بسیار پیچیده و دارای پرسشی است، موضوع برگزاری برخی جشنوارهها، رویدادها، ایونتها و برنامههای موسیقایی نیز در شرایط معلقی قرار میگیرند. شرایطی که فارغ از ماجرای برگزاری کنسرتها، تولید آلبوم و تولید تک آهنگ مشتمل بر پیچیدگیها و نوسانهایی است که بعضا موجب ظهور و بروز اتفاقات خوشایند و در مقاطعی هم پدید آورنده چالشهایی میشود که در ادامه به تعطیلی و توقف رویدادها و ماجراهایی از این دست می انجامد. راهی پرخطر که در ابتدای کار با هزاران آرزو و پیامهای تبریک مدیران و هنرمندان شرکت کننده همراه است اما در میانه راه با چالش های زیاد و در انتها هم با تعطیلی و توقف همراه می شود.
این تجربه های تلخ طی سال های گذشته به واسطه اتفاقات ریز و درشتی که در درون چنین رویدادهای ظهور و بروز پیدا کرده نتوانسته به مسیر رو به جلوی خود ادامه دهد. مسیری که می توانست تبدیل به جریانی ارزشمند در توسعه شنیدن موسیقی خوب و تولید محصولاتی شود که بتوانند در ارتقا سطح اندیشه و آگاهی موسیقایی مخاطبان نقش ایفا کند.
البته که در این میان برخی رویدادها هم بودند که به همین بهانه متولد شدند اما بنا به مقاصد نامعلوم و اهدافی چون پرکردن صرف رزومه کاری یک مدیر یا بدنه مدیریتی که هیچ ربطی هم به ارتقای موسیقی نداشت به سمت و سویی هدایت شدند که تعطیلی این رویدادها بهتر از برگزاری شان بود چرا که دستاوردش نه تنها مطلوب شدن اوضاع نبود که حتی موجب صرف هزینه هایی گزافی شد که هیچ سودی هم برای جامعه هدف نداشت و موجب بحرانی تر شدن اوضاع نیز شد.
در این میان اما رویدادها و برنامه هایی هم بودند که در قالب کلیدواژه «جشنواره» و عبارتهای مشابه ابتدای کار قدرتمندانه پا به میدان گذاشتند و تلاش کردند تا با در نظر گرفتن یک ایدئولوژی یا اندیشه ای که اساس آن توسعه موسیقی متفکر و اندیشمندانه بود مسیر مطلوبی را برای رسیدن به ایده آل طی کنند. شرایطی که تا مقطعی از برنامه ریزیها بسیار خوب و هدفمند هدایت میشد اما در میانه راه به واسطه بسیاری از مشکلات که طبیعتا مباحث مالی بخش اعظمی از آن را تشکیل می داد، متوقف و به تعطیلی کشانده شدند. فرآیندی که در آن اگر ماجرای مالی هم در میان نباشد، اتفاق دیگری موجب تعطیلی آن رویداد میشد. مسائلی که در برخی موارد رسانه ای شدند و در برخی موارد نیز به دلیل پاره ای از ملاحظات به حافظه تاریخ سپرده شدند تا در زمانی دیگر به انعکاس دلایل توقف و تعطیلی آن رویداد بپردازیم.
به هر حال آنچه می خوانید مروری اجمالی به برخی رویدادهای موسیقایی تعطیل شده طی سال های گذشته است که رجوع دوباره به آنها می تواند برای هنرمندان و مخاطبان این رویدادهای متوقف شده دربرگیرنده ملاحظات و خاطراتی باشد.
جشنواره موسیقی مقاومت؛ ضرورت برگزاری رویدادی که متوقف شد
جشنواره موسیقی مقاومت یکی از پرتلاطم ترین رویدادهای مرتبط با هنر مقاومت است که طی سالهای اخیر با وجود مسیر تقریبا منسجمی که رویدادهایی چون جشنواره فیلم مقاومت و جشنواره تئاتر مقاومت در پیش گرفتند، نتوانست آن طور که باید وارد یک سیکل دارای تعریف در جریان فعالیت های موسیقایی کشورمان باشد.
شرایطی که اگر برنامه ریزی هدفمند و منظمتری برای برگزاری آن در نظر گرفته می شد قطعا امروز می توانستیم همچون ماجرای «سرود» که اکنون با تمام فراز و نشیب هایش دارای جشنواره ای مستقل شده، شاهد برپایی جشنواره ای به نام جشنواره موسیقی مقاومت باشیم که در چند دوره برگزار شد، اما به یک باره متوقف و کمتر هنرمند و گروهی را میتوان یافت که دیگر سراغی از آن بگیرد چرا که فقدان پشتوانه مالی، شناسایی درست و هدفمند جامعه مخاطب، کمبود تولیدات با کیفیت، توجه به تاثیر موسیقی در اشاعه مفهوم مقاومت در جایگاه های جهانی، حضور پرتعداد و موازی مجموعه های مرتبط با تولید آثار موسیقایی با موضوع مقاومت و مواردی از این دست موجب شده که فعلا امیدی به برگزاری یک رویداد منسجم، دارای نگاه و هدف دار در این حوزه نباشیم.
آنچه فعلا از نام جشنواره موسیقی مقاومت در گزارههای رسانه ای مطرح و موجب شده تا این رویداد را فعلا در ردیف جشنوارهها و رویدادهای متوقف شده موسیقی بنامیم، برگزاری پنجمین دوره آن در مرداد سال ۱۳۹۲ به دبیری محمد گلریز از هنرمندان شاخص عرصه موسیقی انقلاب در تهران بود که میتوانست در صورت استمرار و حضور هنرمندانی که مخاطب هم داشتند، به آینده اش امیدوار بود. فرایندی که دیگر ادامه پیدا نکرد و به غیر از برگزاری یکی دو دوره دیگر با عنوان «موسیقی مقاومت» در شهرهای دیگر که چندان هم از کمیت و کیفیت مطلوبی برخوردار نبود، نام جشنواره موسیقی مقاومت را از کورس حضور در رسانه ها و فعالیت های موسیقایی کشور خارج کرد.
جشن سالانه موسیقی ما؛ رویدادی که به استانداردها نزدیک شد اما …
یکی از مهم ترین رویدادهایی که طی سال های گذشته توانست میان اهالی موسیقی تبدیل به یکی از مهم ترین و معتبرترین به اصطلاح «ایونت» ها شود، رویدادی به نام «جشن موسیقی ما» بود.
برنامه ای برای انتخاب برگزیدگان موسیقی ایران در بخش های مختلف که با حضور تعدادی از مهمترین و بهترین روزنامه نگاران، خبرنگاران و منتقدان عرصه موسیقی در سامانه اینترنتی به همین نام برای علاقهمندان و فعالان حوزه موسیقی تدارک دیده شد و توانست از پس پنج دوره برگزاری با کیفیت که دربرگیرنده مولفههای تخصصی و تجاری موسیقی به صورت توامان بود به عنوان یک رویداد مهم و دارای اعتبار معرفی شود.
رویدادی که دوره اول آن تیر ماه سال ۱۳۹۱ با معرفی برگزیدگان موسیقی کشورمان در بیست رشته تخصصی آغاز و پس از آن نیز با شعار «همدلی اهالی موسیقی» در سال های بعد ادامه پیدا کرد. مسیری که هرسال به تناسب برنامه ریزیها و تجربههایی که از دوره قبلی به دست آمده بود میرفت تا تبدیل به یکی از معتبرترین رویدادهای موسیقی کشورمان پس از برگزاری جشنواره موسیقی فجر شود. چرا که در آن هنرمندانی به مراسم پایانی دعوت میشدند که تا آن زمان در هیچ رویداد دیگری حضور پیدا نمیکردند و همین امر به خودی خود موجب می شد تا اعتبار این رویداد مرتبط با بخش خصوصی به واسطه دارا بودن یک تیم منسجم در هر دوره افزایش پیدا کرده و هنرمندان بیشتر و مشهورتری مایل به کسب رتبه در آن باشند.
ماجرای برگزاری جشن سالانه موسیقی ما ادامه داشت تا اینکه چندین اتفاق مختلف از جمله «حوادث آبان»، «شهادت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی»، «سانحه پرواز ۷۵۲ اوکراینی»، «فراگیری بیماری کرونا» و البته ناهماهنگی در برخی از برنامه ریزیها، موجب شد تا دوره ششم این رویداد موسیقایی در سال ۱۳۹۷ علی رغم تمام تلاش هایی که انجام گرفت، به سرانجام نرسد و در نهایت یکی از مهم ترین و استانداردترین رویدادهای حوزه موسیقی تا لحظه انتشار این خبر به فراموشی سپرده شود.
جشنواره موسیقی «نوای خرم»؛ کرونا و چند داستان دیگر
جشنواره و جایزه همایون خرم (نوای خرم) از جمله رویدادهای موسیقایی معتبر و استاندارد بخش خصوصی بود که هر ساله با هدف ارتقای سطح هنری و موسیقایی و استفاده از نمونهها و الگوهای موجود در هنر ایرانی برای هنرمندان گروه سنی زیر ۱۸ سال با مدیریت بردیا صدرنوری و همراهی ویژه رضا خرم فرزند زنده یاد همایون خرم و حضور هنرمندان ممتاز کشورمان به عنوان اعضای هیئت داوران برگزار می شد.
در این جشنواره غیردولتی نوازندگان تمامی سازها، خوانندگان و همچنین گروههای موسیقی کودک و نوجوان داوطلب (کمتر از ۱۸ سال) با اجرای یکی از تصانیف و یا قطعات بیکلام استادان موسیقی ایران که به شکل رسمی عرضه شده، به صورت تکخوانی، تکنوازی، همخوانی، همنوازی و گروهنوازی شرکت می کردند.
اما مرداد سال ۱۳۹۹ بود که بردیا صدرنوری مدیر جشنواره و جایزه موسیقی همایون خرم (نوای خرم) با ارائه توضیحاتی از برگزاری نشدن هفتمین دوره این رویداد موسیقایی در سال ۱۴۰۰ به دلیل اقدامات پیشگیرانه برای شیوع بیماری کووید ۱۹ خبر داد و گفت: بخش اصلی و مهم جشنواره نوای خرم، بخش رقابتی و اجراهای صحنه ای کودکان و نوجوانان برای اجرای حضوری در مقابل داوران جشنواره و مخاطبان است که هر ساله با حضور پرشور هنرآموزان، خانوادهها، مدرسان موسیقی، مسئولان آموزشگاههای موسیقی و نیز علاقهمندان طی ۴ تا ۸ روز در تهران برگزار میشود. اما با وضعیت کنونی و پیشبینیها در مورد وضعیت چند ماه آتی بیماری کووید ۱۹، برنامهریزی اجراهای حضوری و صحنهای غیرممکن به نظر میرسد. کمااینکه در مجوز صادره از سوی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برگزاری برنامه های مربوط به جشنواره در زمان مقرر، مشروط به تصمیم و مجوزهای ستاد ملی مبارزه با کرونا شده است. از طرفی با توجه به زیرساختهای فنی موجود و کیفیت اینترنت و به تبع آن کیفیت صدا و تصویر، امکان اجرای زنده (لایو) و داوری همزمان به صورت جدی و با کیفیت مناسب، امکانپذیر نیست.
همین توضیحات و البته اتفاقات دیگر موجب شد تا برگزاری یکی از مهمترین رویدادهای موسیقی مرتبط با گروه سنی کودک و نوجوان متوقف شود. توقفی که با عبور از ماجرای کرونا نیز ادامه پیدا کرده و دست اندرکاران برپایی جشنواره موسیقی نوای خرم ترجیح میدهند تا در یک شرایط مناسبتر نسبت به برگزاری رویدادی که حمایتی دولتی نداشت، اقدام کنند.
جشنواره ملی «جلیل شهناز»؛ برگزاری یک دوره پرحاشیه و بعد تمام
یکی از رویدادهایی که در زمستان سال ۱۳۹۳ از اصفهان برای علاقهمندان موسیقی ایرانی عرض اندام کرد، جشنوارهای ملی به نام جلیل شهناز آهنگساز و نوازنده پیشگام موسیقی ایرانی بود که متاسفانه با وجودی که در همان رویداد اول خود را به جامعه موسیقی معرفی کرد در پایان همان رویداد هم دیگر خبری از آن نشد. مسیری که با حواشی مختلفی هم روبهرو شد و شرایطی را فراهم کرد که برگزارکنندگان و طراحانش عطای برگزاری این رویداد در اصفهان را به لقایش ببخشند.
محسن شیروانی مدیر اندیشکده مشیر اصفهان که مسئولیت برگزاری این جشنواره پرحاشیه را به عهده داشت، در مراسم اختتامیه این رویداد توضیح داد: این جشنواره موسیقایی برپایه پژوهشی چند ساله پایه ریزی شده است و ما به جهت اینکه موسیقی پاک و ذات علمی آن از جامعه ما دور شده و اتفاقا بدل های آن نیز زیاد شده، تصمیم به برگزاری چنین رویدادی گرفتیم چرا که چیزهایی که ما میشنویم شاید خیلی دور از موسیقی فاخر باشند. بنابراین تصمیم گرفتیم که موسیقی اصیل ایرانی به مردم معرفی شود. با مشورت بزرگان موسیقی به این نتیجه رسیدیم که جشنواره ای را به نام استاد شهناز برگزار کنیم، البته نه به خاطر اینکه این هنرمند متولد شهر اصفهان بوده بلکه میخواستیم با تمام هنرمندان کشورمان به همراه این نام بزرگ در جهت اعتلا و گسترش موسیقی ایرانی تلاش کنیم.
وی با اشاره به انتقاداتی که به برگزاری این جشنواره در آن روزها در رسانهها مطرح شد، بیان کرد: دوست ندارم در این مراسم کام کسی را تلخ کنم اما ما با مشکلاتی زیاد، عدم هماهنگیها و مصلحتجوییهایی همراه بودیم که تا حدی کار را برای ما مشکل کرد اما با تمام این احوال از کسانی که به برکت نام استاد جلیل شهناز به ما کمک کردند، سپاسگزارم […] به هر حال تلاش کردیم سایر بخش ها به سهم خود در بهترین شکل ممکن برگزار شود کما اینکه ذات جوانی ما با خطا است و امیدوارم دوستان و خانواده استاد خطاهای ما را بپذیرند و در ادامه راه، ما را یاری کنند. البته قرار بود همکاری هایی با سازمان های مرتبط شهر اصفهان اتفاق بیفتد اما دوستان در دقیقه ۹۰ به ما اطلاع دادند که این امکان همکاری وجود ندارد و البته هنوز هم نمیدانیم این فراهم نیامدن امکانات یعنی چه؟
به هر حال آنچه در این رویداد پیش روی مخاطبان قرار گرفت، تلاشی ارزشمند با هدف معرفی و حفظ موسیقی سنتی و اصیل ایرانی با مشاوره و همراهی هنرمندانی چون مرحوم هوشنگ ظریف، فریدون شهبازیان و حمایت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که متاسفانه راه به جایی نبرد و موجب شد که این رویداد هم پس از برگزاری دوره اول به محاق فراموشی سپرده شود.
«جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی»؛ کار خوبی که فراموش شد
«جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی» هم یکی از رویدادهای ویژه برای هنرمندان و فعالان عرصه موسیقی ردیف دستگاهی ایران بود که میرفت تبدیل به یکی از مهمترین و معتبرترین رویدادهای موسیقایی کشور در حوزه موسیقی جدی شود اما به دلیل برخی از گیر و گرفتاریها و بایدها و نبایدهایی که همانند بسیاری از رویدادهای موسیقایی کشور وجود دارد، نتوانست به حیات پرثمر خود ادامه دهد و پس از برگزاری ۲ دوره در سال های ۹۵ و ۹۶ متوقف شد.
این رویداد که در ماههای گذشته در یک گزارش مشروح رسانهای به آن پرداخته بودیم از جمله جشنوارههایی بود که به گفته حمیدرضا نوربخش دبیر اسبق جشنواره موسیقی فجر و عضو شورای سیاستگذاری همین جشنواره، به نوعی جایگزین بخش حذف شده «نسلی دیگر» ادوار پیشین جشنوارههای موسیقی فجر شده بود اما با تغییر و تحولاتی که ذکر شد، به نظر میآید فعلاً انگیزه چندانی برای برگزاری این جشنواره وجود ندارد و این رویداد را هم باید جزو جشنواره های متوقف شده حساب کرد.
آنچه روایت شد فقط مروری کوتاه بر برخی رویدادهایی بود که طی سال های گذشته به دلایل مختلف در مسیری که برای خود انتخاب کردند، متوقف شدند. شرایطی که برای برخی دیگر از برنامهها و رویدادهای مرتبط با حوزه موسیقی نیز میتواند، مطرح شود و ای کاش که چنین رویدادهایی بتوانند به واسطه همراهی و همکاری مجموعههایی که میتوانند در خاموش نشدن چراغ های آنها موثر باشند دوباره روند از سرگیری فعالیتهایشان را آغاز کنند تا چنین فعالیتهایی نه به جهت صرف برگزاری یک رویداد بلکه به در راستای حمایت از آنچه «موسیقی خوب» می نامیم به روند خود ادامه دهند.
source