به گزارش خبرنگار مهر، نمایشگاه مجسمه‌های لیلا مرتضوی یزدی با عنوان «دالان دل» تا ۱۴ آبان ماه در نگارخانه لاله برقرار است. در این نمایشگاه انفرادی ۳۰ اثر مجسمه از آثار مرتضوی یزدی به نمایش گذاشته شده که این آثار حاصل بیش از ۳ سال تلاش او در عرصه مجسمه سازی است. ایده خلق مجموعه «دالان دل» آن‌چنان که در بیانیه نمایشگاه آمده بود، از برخورد مستقیم با معماری مناطق کویری ایران در دوران کودکی هنرمند آغاز شده و به مرور زمان با مطالعات و پژوهش‌هایش توسعه یافته است. فضای حاکم بر مجسمه‌های او بیانگر حس مکان در معماری ایرانی است و آکنده از دریچه‌هایی که با راه دادن به نور، سرود زندگی و پویایی را می‌سرایند.

لیلا مرتضوی یزدی هنرمند مجسمه‌ساز و نقاش در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اینکه نقاشی و تصویرگری چه تأثیری بر مجسمه‌سازی‌اش گذاشته و به او کمک کرده است، توضیح داد: نقاشی و تصویرگری بسیار زیاد به مجسمه‌سازی من کمک کرده است؛ در واقع بعد از مدتی دریافتم که نمی‌توانم آنچه را که در ذهنم است، اجرا کنم، به همین دلیل بود که در دوره‌های انجمن تصویرگران نام‌نویسی کردم و بعد از مدتی به دلیل علاقه‌مندی بسیاری که در خود یافتم، در مقطع کارشناسی ارشد تصویرسازی دانشگاه هنر تهران مشغول تحصیل شدم و آموخته‌هایم از آن دوره‌ها در خلق این آثار عمیقاً تأثیرگذار بوده‌اند.

وی درباره اجرا کردن پیچیدگی‌های آثارش و حس خوشایندی که آن‌ها به مخاطب می‌دهند و اینکه این موضوع ریشه در چه مسأله‌ای دارد، گفت: تفاوت‌های زندگی آپارتمان‌نشینی در تهران با خانه‌های وسیع و تو در توی قدیمی یزد و کرمان همیشه برایم قابل توجه بود. این روابط تو در تو به همان بازی‌های من در میان پله‌ها و فضاها و دالان‌های خانه‌ها و مسجد جامع و بازار قدیمی رفسنجان برمی‌گردد. برای من و برادرم که در تهران آپارتمان‌نشین بودیم، پلکان مارپیچی که از زیرزمین تا پشت بام خانه‌های مادربزرگ‌هایمان را ضمن تقاطع با فضاهای متعدد دیگر به هم متصل می‌کرد، پدیده‌ای شگفت‌انگیز به حساب می‌آمد.

این هنرمند یادآور شد: ارتباطات گسترده و چند جانبه فضاهای مختلف از سالن مهمان‌خانه گرفته تا زیرزمین و پشت‌بام و از مطبخ تا انبار و اتاق‌های اندرونی و پستو که از طریق روابط فضایی مانند پلکان یا درهای چوبی بزرگ و یا به واسطه دریچه‌هایی مشبک و یا حفره‌ها و بادگیرهایی در سقف گنبدی (که برای دستیابی به مناسب‌ترین نور و تهویه ممکن طراحی شده بودند) به هم مرتبط می‌شدند بستری برای بازی و گسترش خیال بود و خاطره بسیار خوشایند همین روابط پیچیده در هنگام اجرای مجسمه‌هایم سبب می‌شود که تا حد ممکن فضاها را به هم راه بدهم.

معماری یزد و کرمان سوژه «دالان دل» شدند/ رسیدن به زبان هنری ملی
کامبیز صبری مجسمه‌ساز در بازدید از «دالان دل»

این هنرمند مجسمه‌ساز درباره اینکه دوست دارد در کارهایش از چه هنرمند مجسمه‌سازی الهام بگیرید، بیان کرد: اگر بخواهم از اساتیدی که پیش‌تر آثارشان را دوست داشتم و به طور قطع منبع الهام من بوده‌اند بگویم، خوب به یاد دارم که خیلی سال پیش کتابی از مجموعه آثار ژازه تباتبایی به دستم رسید که نحوه برخورد او با فرم چه به صورت کلی و چه در جزئیات مجسمه‌ها و نحوه ترکیب‌بندی ضایعات و قراضه‌های آهن در آثارش برایم بسیار جذاب بود و ساعت‌ها به این آثار نگاه می‌کردم و تخیل استاد برایم شگفت انگیز بود.

وی افزود: پس از ژازه تباتبایی به آثار پرویز تناولی و سپس آثار یونس فیاض‌ثانوی علاقه‌مند شدم. در حال حاضر مجسمه‌هایی با فرم‌های سیال و گسترده در فضا، مانند آثار مهسا کریمی‌زاده، بیشتر مورد توجهم قرار گرفته است و در نظر دارم در آینده به این شیوه‌ها بپردازم.

این هنرمند مجسمه‌ساز در پاسخ به این پرسش که چطور می‌شود یک هنرمند به زبان هنری خود که در عین حال ملی است، دست پیدا کند، توضیح داد: هر فرهنگی دارای تاریخ و ارزش‌هایی است و چه تمدنی کهن‌تر و غنی‌تر از تمدن ایران. من عاشق پژوهش و جست‌وجو در منابع تاریخی ایران زمین و بررسی ویژگی‌های آن هستم و علاقه ویژه‌ام به حوزه معماری سبب شده منابعی در این مورد را بیشتر مورد توجه قرار بدهم. افسوس می‌خورم که در فرهنگ غرب، به کوچک‌ترین اثری که مربوط به گذشته‌ای نه چندان دور باشد، بسیار ارزش داده‌اند و در باب آن مطالعات و پژوهش‌های بسیاری صورت گرفته است اما در ایران ما هنوز بسیاری از اشیا و اسناد تاریخی و نقش‌مایه‌های سنتی مغفول مانده‌اند و چه بسیاری که از دست رفتند و فراموش شدند، بدون اینکه جایی چیزی از آنها مستند شده باشد.

مرتضوی یزدی در پایان با تاکید بر اینکه تلاش دارد در مسیر زبان هنر ملی قدم بردارد، گفت: ایران ما بسیار غنی است و در مسیر شناخت و مستندسازی فرهنگ، تاریخ، ادبیات و هنرمان راهی طولانی پیش رو داریم.

source

توسط basahang.ir