بیشتر افراد در جواب سوال استارتاپ چیست به شرکتهای فعال در حوزه فناوری اشاره میکنند. اما این پاسخ کامل نیست. طبق تعریف، استارت آپ کسب و کاری با تعداد پرسنل کم است که در مراحل اولیه فعالیت خود قرار دارد و معمولا فعالیت اجرایی آن محدود، اما متمرکز بر نوآوری و رشد است. مسیر این کسب و کارهای نوپا بهدلیل نوع ساختاری که دارند، با چالشهای بیشتری روبرو است که باید با آگاهی کامل بهترین راهحل را برای آن پیدا کرد. در این مطلب از مجله فرادرس قصد داریم بعد از تعریف مفهوم استارت آپ و انواع آن، بهشکل جامع و گام به گام، مراحل راهاندازی و چالشهای موجود در مسیر این فعالیت اقتصادی را همراه معرفی نمونههای موفق در سطح جهان بررسی کنیم.
در ابتدای بحث، تعریفی کامل از اینکه استارتاپ چیست را ارائه میدهیم. سپس با بررسی انواع آن، راهنمایی کامل برای راهاندازی یک استارت آپ موفق را بیان میکنیم. کلیه این بخشها همراه مثالهایی در دنیای واقعی است تا تصویری شفاف را در این خصوص برای علاقهمندان ترسیم کنیم.
استارتاپ چیست؟
برای پیدا کردن پاسخی مناسب در مورد سوال استارتاپ چیست باید اشاره کنیم که تعاریف مختلفی در این خصوص وجود دارد. در توضیحی کلی میتوان گفت که استارت آپها، کسب و کارهایی نوپا با ایدههایی جدید هستند که برای حل مشکل مخاطب شکل میگیرند. هدف اصلی در این نوع فعالیت، پاسخگویی به تقاضای بازار از طریق ارائه محصولات نوآورانه است که معمولا با رشدی سریع همراه خواهد بود. استارت آپها بهدلیل درآمد محدود در فاز اول فعالیت، منابع مالی مورد نیاز خود را از طریق سرمایهگذاری شخصی، سرمایهگذاری جمعی، سرمایهگذاران فرشته و سرمایهگذاری خطرپذیر یا جسورانه تامین میکنند. به همین دلیل افراد پیش از راهاندازی و برای تعیین مواردی مانند پیشبینی روند بازار، تخمین دقیق سرمایه مورد نیاز یا تعیین اهداف و استراتژیهای عملیاتی، مدل کسب و کار و طرح کسب و کار دقیقی را تدوین میکنند. بهطور کلی استارتآپها نسبت به سایر کسب و کارها ریسک سرمایهگذاری بالاتری دارند، اما در عین حال به دلیل پتانسیل رشد سریع و بازدهی مالی بالا، از جذابیت بسیاری برای بنیانگذاران و سرمایهگذاران برخوردارند.
تمونههای مختلفی از استارت آپهای موفق در دنیا وجود دارند، اما شاید بتوان یکی از بهترینها در عرصه دیجیتال را اپلیکیشن «زوم» دانست. این پلتفرم با ارائه خدماتی با کیفیت تاکنون توانسته است سود بالایی را نصیب مالکان و سرمایهگذاران خود کند. در این مطلب از مجله فرادرس با عنوان استارتاپ چیست بهصورت خلاصه به معرفی آن میپردازیم.
بررسی استارت آپ زوم
زوم یکی از محبوبترین و پر کاربردترین پلتفرمهای ویدئو کنفرانس است که امکان برقراری ارتباط از راه دور و برگزاری جلسات کاری یا شخصی را برای کاربر فراهم میکند. این استارت آپ در ابتدای فعالیت خود مشکل زیادی در جلب اعتماد و اطمینان سرمایهگذاران داشت. زیرا در آن زمان بیشتر افراد تصور میکردند که بازار مجازی از این نوع پلتفرمها اشباع است. با این حال به مرور زمان راحتی استفاده، امنیت بالا و رشد سریع درآمدی، ارزش این پلتفرم را به یک میلیارد دلار رساند. بهطوریکه در حال حاضر نمونهای از یک استارت آپ برتر در دنیای دیجیتال به حساب میآید. استارت آپی که بهخصوص در دوران پاندمی کرونا توانست کیفیت بالای خود را در جذب مخاطب نسبت به سایر رقبا نشان دهد.این مثال نشان میدهد که بسیاری از استارت آپها در ابتدا تنها، یک کسب و کار کوچک بودند و پس از سالها فعالیت و کسب موفقیت، به شرکتهایی بزرگ با بازدهی بالا تبدیل شدهاند.
انواع استارتاپ چیست ؟
استارت آپها را بر اساس شاخصهای مختلف مثل اندازه، هدف از فعالیت، ساختار تامین مالی و سرعت رشد به شش دسته زیر تقسیمبندی میکنند.
۱. استارت آپ مقیاسپذیر
۲. استارت آپ کوچک
۳. استارت آپ شرکتهای بزرگ
۴. استارت آپ اجتماعی
۵. استارت آپ قابل خرید
۶. استارت آپ سبک زندگی
بعد از معرفی اینکه انواع استارتاپ چیست برای آشنایی بیشتر با مفاهیم مربوط و تصمیمگیری علاقهمندان به راهاندازی کسب و کار به این شیوه، در این بخش به تشریح کامل هر مورد همراه بررسی نمونههای موفق آنها در سطح جهان میپردازیم.
۱. استارت آپهای مقیاسپذیر
ویژگی اصلی این استارت آپها، انعطافپذیری بالا با هدف تبدیل شدن به شرکتهایی با رشد سریع و سودآوری بالا است. این نوع به تحقیقات گسترده بازار نیاز دارند تا بهترین فرصتها را مشخص کنند. از طرفی برای ایجاد تقاضا مواردی مانند تضمین رشد و جذب سرمایهگذار برای آنها در اولویت قرار دارد. در صورت داشتن ایده تولید محصول با بازار بکر و پتانسیل رشد بالا، راهاندازی استارت آپ مقیاسپذیر، انتخاب درستی است.
مثال
شرکت «Uber» نمونهای از استارت آپهای موفق مقیاسپذیر است. این کسب و کار به عنوان شرکت اینترنتی ارائه دهنده خدمات حمل و نقل به مسافران، یا همان تاکسی اینترنتی، با رشدی سریع در مدت زمانی کوتاه و ارائه خدمت در بیش از ۹۰۰ شهر بزرگ در سراسر جهان، هم اکنون شهرتی فراوان دارد. این استارت آپ در عوض تامین سرمایه برای خرید خودرو، بهعنوان واسط بین مسافران و رانندگان عمل میکند و در حقیقت مدل کسب و کار مقیاسپذیری دارد.
۲. استارت آپهای کوچک
هدف از ایجاد این نوع استارت آپ، باقی ماندن طولانی مدت در بازار است و رشد سریع در اولویت فعالیت آنها قرار ندارد. البته این نوع کسب و کار با سرعت متناسب خود در یک بازار هدف کوچک رشد میکند و معمولا منابع مالی شخصی مالکان، اصلیترین محل تامین سرمایه آنها است. آرایشگاهها، فروشگاههای مواد غذایی، آژانسهای مسافرتی نمونههایی از استارت آپهای کوچک هستند که در بیشتر موارد بهشکل خانوادگی اداره میشوند.
مثال
از نمونههای موفق استارت آپهای کوچک با سرمایه شخصی، به «Buzz Sumo» میتوان اشاره کرد. باز سومو، ابزاری برای تجزیه و تحلیل محتوا است که کاربر با استفاده از آن میتواند میزان تاثیرگذاری محتوای منتشر شده خود را بسنجد. این شرکت ابتدا در قالب استارت آپی کوچک، خدمات خود را بهصورت رایگان ارائه میداد. اما پس از مدتی با رشدی سریع توانست در عرض ۱۲ ماه به درآمدی برابر ۲/۵ میلیون دلار برسد.
۳. استارت آپ شرکتهای بزرگ
این استارت آپها، انشعابی از شرکتهای بزرگی هستند و سرمایه مالی حمایتی آنها از شرکتهای مادر تامین میشود. معمولا شرکتهای بزرگ زمانی به فعالیت استارتاپی به این صورت روی میآورند که قصد ورود به بازارهای جدید، آزمایش ایدهای جدیدی، یا رقابت با سایر شرکتهای هم سطح خود را داشته باشند. البته این استارت آپها فعالیتی کاملا مستقل از شرکت مادر دارند و میتوانند محصولات جدید را بدون اینکه موفقیت یا شکست آن تاثیری بر برند شرکت اصلی داشته باشد، وارد بازار کنند.
مثال
از نمونه معروف استارت آپهای بزرگ، میتوان به «Sidewalk Labs» یکی از شرکتهای زیر مجموعه آلفابت (گوگل) اشاره کرد. هدف اصلی آنها ارائه خدمات برای بهبود کیفیت زندگی در شهرها است. این شرکت بهصورت کاملا شفاف، خود را بهعنوان بخشی از شرکت گوگل معرفی میکند. اما بهعنوان شرکتی مستقل، ملزم به رعایت همه قوانین گوگل نیست و ایدههای جدید خود را بدون وابستگی به آن آزمایش میکند.
۴. استارت آپهای اجتماعی
این دسته بر خلاف سایر استارت آپها بر تولید ثروت برای بنیانگذاران خود متمرکز نیست. بلکه هدف از تشکیل آنها ایجاد تغییرات مثبت در جامعه است. استارت آپهای اجتماعی بر پایه انجام فعالیتهای بشر دوستانه برای حل مشکلات اجتماعی، فرهنگی یا زیست محیطی ایجاد میشوند. تامین منابع مالی فعالیت آنها هم از طریق کمکهای عموم مردم یا پلتفرمهای تامین مالی جمعی انجام میگیرد. موسسات خیریه و غیرانتفاعی اجتماعی نمونههای اصلی این نوع استارت آپ هستند.
مثال
در دنیای امروز که کسب و کارهای دیجیتالی حرف اول را میزنند، میتوان مثالهای بسیاری از استارت آپهای موفق اجتماعی را هم در این حوزه ارائه کرد. یکی از آنها پلتفرم تامین مالی جمعی «Beam» است که با هدف ایجاد فرصتهای شغلی جدید برای مردان و زنان بیخانمان فعالیت میکند. موسسات خیریه یا سازمانهای محلی با معرفی افراد دارای شرایط به این پلتفرم، منابع مالی مورد نیاز برای شروع شغل مناسب و ایجاد درآمد برای این افراد را تامین میکنند. کار پلتفرم Beam اطلاعرسانی به عموم مردم با هدف جمع کردن کمکهای مالی برای این منظور است.
۵. استارت آپ های قابل خرید
این دسته، منابع مالی و سرمایه کمی در اختیار دارند اما بهدلیل قابلیت توسعه و رشد سریع با هدف خرید توسط شرکتهای بزرگتر تشکیل میشوند. بیشتر استارت آپهای قابل خرید در حوزه فناوری فعالیت میکنند و هدف توسعهدهندگان آن، فروش کسب و کار به شخص دیگر است. راه اندازی این نوع استارت آپ برای کسانی مناسب است که بهدنبال توسعه ایدههای خود بدون تعهد بلند مدت به آن هستند. در دنیای کسب و کار به افرادی با این طرز فکر «کارآفرینان سریالی» میگویند. این افراد پر از ایده هستند و پس از تجاری کردن یک ایده، زمان خود را به شکل طولانی مدت صرف آن نمیکنند. بلکه با واگذاری آن پس از توسعه، به فعالیت برای اجرایی کردن ایده بعدی خود میپردازند. غولهای فناوری مانند گوگل و آمازون همیشه در حال جستجو برای خرید استارت آپهای کوچک با ایدههای فوقالعاده هستند.
۶. استارت آپهای سبک زندگی
حتما در شبکههای اجتماعی مختلف به افرادی برخورد کردهاید که سبک زندگی، رفتارها، ایدهها، تفکرات و علاقهمندیهای خود را به اشتراک میگذارند. البته در اینجا منظور آن دسته افراد عادی با مخاطبان اندک نیستند، بلکه اینفلوئنسرهایی است که با داشتن دنبالکنندگانی فراوان، درآمد بسیاری از این راه بهدست می آورند. مالک این نوع استارت آپها، سبک زندگی خود را به کسب و کاری سودآور تبدیل میکند. البته برای قدم گذاشتن در این مسیر باید بسیار پرشور، با انگیزه و متمرکز بود.
مثال
«کریس گیبو» بلاگر، سخنران و نویسنده آمریکایی، نمونهای موفق از بنیانگذاران استارت آپهای سبک زندگی است. در ابتدای فعالیت، او مطالب مختلفی از جمله کارآفرینی و تجربیات سفر خود را در وبلاگ منتشر میکرد. بعد از اینکه کتاب الکترونیکی رایگان وی با عنوان «راهنمایی برای سلطه بر جهان» بیش از صد هزار بار دانلود شد، در مسیر موفقیت قدم برداشت. بنابراین «گیبو» تصمیم گرفت تا تجربیات سفرهای خود به کشورهای جهان را در وبلاگ مستند کند. بدین شکل توانست با انتشار کتابهایی در این زمینه که معروفترین آن «هنر عدم انطباق» نام دارد، شهرت جهانی کسب کند. نکته جالب توجه این است که او در وبلاگ خود تبلیغاتی ندارد و بیشتر درآمد خود را از طریق فروش کتابهای دیجیتال و فیلمهای مختلف در زمینه کارآفرینی بدست میآورد.
اما صرفنظر از این دستهبندی، احتمال شکست استارت آپها در مراحل اولیه فعالیت بسیار بالاست. بیشتر دلیل آن هم ناشی از مسائل مربوط به جریان نقدینگی و مشکلات مدیریتی است. بنابراین باید با ترسیم نقشه راه مشخص و استفاده از خدمات مشاوران با تجربه نسبت به راهاندازی استارت آپ اقدام کرد.
گامهای اصلی راهاندازی موفق یک استارتاپ چیست ؟
راهاندازی استارت آپ یک شبه اتفاق نمیافتد. بلکه این فعالیت نیاز به برداشتن گامهای دقیق و فکر شده دارد. هفت گام اصلی بهصورت خلاصه به شرح زیر هستند.
۱. تعیین نوع استارت آپ
۲. تعیین استراتژی فعالیت
۳.انجام تحقیقات بازار
۴. جذب سرمایه و منابع مالی فعالیت
۵. حرکت در جهت افزایش مشتریان
برای روشنتر شدن بحث، در این مطلب از مجله فرادرس به توضیح کامل این موضوع که مراحل راهاندازی استارتاپ چیست میپردازیم. البته این موارد همان گامهای اصلی هستند که پیش از این استارت آپهای موفق طی کردهاندو بنابراین راهنمای خوبی برای همه کسانی است که میخواهند به این عرصه ورود پیدا کنند.
۱. نوع استارت آپ مورد نظر خود را تعیین کنید
در ابتدای فعالیت برای ایجاد زیرساختی قوی با هدف رشد و بزرگ شدن کسب و کار در آینده، لازم است نوع کسب و کار خود را بر حسب ۶ نوع دستهبندی اشاره شده در بخش انواع استارتاپ چیست ، مشخص کنیم. برای این منظور سوالات زیر بسیار کمک کننده هستند.
- آیا در آینده بهدنبال گسترش کسب و کار هستید یا هدف اصلی داشتن کسب و کاری کوچک است؟
- آیا بهدنبال مالکیت و مدیریت کسب و کار در آینده هستید یا فروش آن را در نظر دارید؟
- آیا میخواهید محصول یا خدمت خود برای عموم مردم عرضه کنید یا فقط قشر خاصی را در نظر دارید؟
نکته مهم این است که برای موفقیت، در ابتدا باید به موضوعات مورد علاقه و حوزههایی که در آن تجربه داریم فکر کنیم.
۲. استراتژی کسب و کار خود را انتخاب کنید
استراتژی و ساختار قانونی کسب و کار با توجه به حوزه فعالیت متفاوت است. بهعنوان مثال در شرکتهای مشاوره مالی، اطلاع از بهترین نرمافزار مدیریت دادههای مشتریان و تعیین نقشه راه برای دریافت مجوز سرمایهگذاری یا تشکیل تیم اجرایی میتواند نوعی از استراتژی باشد. بعد از تعیین این موضوع، فعالیت اجرایی بر روی محصول یا خدمت مورد نظر خود برای فروش را آغاز کنید. البته در این مسیر باید توجه کنیم که برای بعضی از کسب و کارها هزینه راهاندازی بیشتری را باید در نظر گرفت که ممکن است با چالشهایی در این راه مواجه شد.
۳. برای محصول یا خدمت خود تحقیقات بازار را انجام دهید
هر کسی در شروع کسب و کار خود، ایدهای برای حل مشکل مخاطب دارد و در مورد عرضه هر چه سریعتر آن به بازار هیجانزده است. اما لازم است به این نکته توجه کنیم که آیا مشتری هم به برای خرید محصول یا خدمت هیجانزده است یا خیر؟ بنابراین باید با درک درست خواسته و انتظارات وی، در زمینههایی که مخاطب علاقهای ندارد، فعالیت نکرد. این موضوع بخش مهمی از تحقیقات بازار است. علاوه بر این انجام تحقیقات در مورد رقیبان هم اهمیت دارد. تنها در این حالت و قبل از هر نوع صرف زمان و هزینه، میتوان با اطمینان کافی از اینکه مشتری از ایده استقبال میکند، فعالیت استارت آپی را شروع کرد. تحقیقات بازار بهعنوان یک اصل ضروری برای راهاندازی استارت آپ، در موارد زیر کمک بسیاری میکند.
- شناسایی مخاطبان هدف، درک بیشتر مشکلات آنها و نحوه جذب مشتری به سمت خرید محصول
- تجزیه و تحلیل رقبا، تعیین ساختار قیمتگذاری، اطلاعرسانی و ارائه پیشنهاد فروش محصول با هدف متمایز کردن کسب و کار نسبت به سایرین
- فرموله کردن نحوه رساندن محصول و برند شرکت به جایگاه مناسب
- تقویت استراتژی بازار با هدف یافتن بهترین راه برای عرضه محصول
۴. منابع مالی مورد نیاز کسب و کار را تامین کنید
در بیشتر موارد، مالک استارتاپ یا نزدیکان او منابع مالی مورد نیاز فعالیت را تامین میکنند. اما این کار، چالشهای مخصوص به خود را دارد. بهتر است برای ابتدای فعالیت با مشاوره و راهنمایی لازم، از منابع سرمایهگذاری دیگری نیز بجز آشنایان یا نزدیکان استفاده کنیم. چند راه برای اینکار به شرح زیر وجود دارد.
تامین منابع مالی از طریق مراکز رشد
مراکز رشد یا انکوباتورها با حمایت استارت آپها از طریق در اختیار گذاشتن فضای اداری، سرمایه، آموزش و برقراری ارتباطات شبکهای به رشد سریعتر آنها کمک میکنند. این مراکز که معمولا توسط سازمانهای بزرگ حمایت میشوند، ممکن است بهصورت تخصصی حوزههای استارت آپی خاصی، مثلا کشاورزی، را تحت حمایت خود قرار دهند. بنابراین میتوان با توجه به حوزه فعالیت، نیازهای فیزیکی و منابع مالی، از خدمات این مراکز استفاده کرد.
سرمایهگذاری خطرپذیر
در این حالت شرکتها یا سرمایهگذاران حقیقی، منابع مالی مورد نیاز استارت آپهایی که پتانسیل بالای رشدی بهشکل مداوم و طولانیمدت دارند، را تامین میکنند. معمولا سرمایهگذاری خطرپذیر نوعی داد و ستد است که در آن در ازای تامین منابع مالی، بخشی از سهام شرکت در اختیار سرمایهگذار قرار میگیرد. علاوه بر این، فرد یا سازمان تامینکننده منابع مالی، جزئی از افراد تصمیمگیر استارت آپ خواهد بود.
تامین مالی جمعی
در تامین مالی جمعی یا Crowdfunding، سرمایه مورد نیاز استارت آپ از طریق مشتریان و علاقهمندان آینده محصول یا خدمت جمعآوری میشود. هر چند این روش، راهحلی مناسب برای جذب سرمایه بدون واگذاری سهام شرکت است، با این حال خدمات مشاورهای و راهنماییهای متخصصان، همانند دو مورد قبل، را ندارد. تامین مالی جمعی بجز بحث جذب سرمایه، مزایایی مانند افزایش آگاهی از برند و محصول نزد مخاطبان، بازاریابی محصول نزد آنها و اعتباربخشی به ایده را دارد. وبسایتهایی مانند «Klickstar» و «Indiegogo» نمونههای مشهور این نوع سرمایهگذاری هستند. البته در ایران هم نمونههایی از این وبسایتها وجود دارد و هر فرد با تعریف ایده خود در آن میتواند منابع مالی مورد نیاز را تامین کند.
۵. در جهت افزایش هر چه بیشتر مشتریان خود تلاش کنید
هر استارت آپی با هدف قرار دادن مخاطبان خود به شکلهای مختلف، رشد میکند. اما در برخی، این رشد بسیار سریعتر است. زیرا آنها از روشی بهنام «هک رشد» استفاده میکنند. این روش، بکارگیری استراتژیهای خلاقانه، نوآورانه و کم هزینه برای دستیابی به روندی افزایشی در جذب مشتری است. هر چند، فعالیت در جهت افزایش رشد مخاطب از این طریق ممکن است در ابتدا مشکل بهنظر برسد، اما اگر استراتژی بازاریابی شرکت بر پایه زیرساختهایی مانند ایمیل، وبسایت، شبکههای اجتماعی قرار گیرد، میتوان در این مسیر به شکل مناسبی حرکت کرد. البته استارت آپها میتوانند به صورت ارگانیک هم رشد کنند. مواردی مانند بازاریابی محتوا، بهینهسازی وبسایت از طریق موتورهای جستجو، تبلیغات محیطی، بازاریابی ایمیلی و بازاریابی بهوسیله شبکههای اجتماعی نمونههایی هستند که بر رشد ارگانیک موثرند.
چالشهای موجود در مسیر فعالیت هر استارتاپ چیست ؟
بدون شک راهاندازی استارت آپی موفق و سودآور چالش برانگیز است. با این حال تجربههایی که افراد مختلف در این مسیر داشتهاند، میتواند راهنمایی بسیار مناسب برای آنهایی باشد که به تازگی در این مسیر قدم گذاشتهاند. اما مشکلات اصلی در مسیر رشد هر استارتاپ چیست و چگونه میتوان آنها را برطرف کرد. بهطور کلی استارت آپها با سه چالش اصلی روبرو هستند.
۱. چالش مدیریت محصول
۲. چالش مدیریت منابع مالی
۳. چالش مدیریت رشد
حال میخواهیم ببینیم هر یک از این مشکلات چگونه مانع فعالیت موثر کسب و کارهای نوپا هستند و راههای غلبه بر آنها در هر استارتاپ چیست .
۱. چالش مدیریت محصول
اولین کار پس از طراحی و فروش محصول، توجه به بازخورد مخاطبان و تلاش در جهت بهبود محصول است. اما فرایند بهبود و توسعه در یک استارت آپ نباید به شکلی مداوم ادامه یابد. زیرا توسعه مداوم و بدون وقفه محصول میتواند منابع سرمایهای شرکت را از بین ببرد و در نهایت تبدیل به فرایندی ناسالم شود. مثال مناسب در این خصوص که همه در زندگی روزمره به آن برخوردهایم، بحث کاهش وزن است. کم کردن وزن فرایندی مادامالعمر نیست و در قسمتی از مسیر، تمرکز هر فردی به حفظ و به تعادل رساندن آن متمرکز خواهد بود. توسعه محصول نیز به همین شکل است. در بخشی از فرایند، هر شرکت باید بر حفظ محصول پر فروش خود تمرکز کند و بعد از مدت زمان کافی منابع را برای تولید محصول جدید اختصاص دهد.
۲. چالش مدیریت منابع مالی
مشکل مدیریت نامناسب پول و جریان نقدی، را می توان قاتل خاموش استارت آپها بهحساب آورد. بسیاری از این کسب و کارها بهدلایلی مانند خرجکرد اشتباه منابع مالی و مدیریت نادرست آن در مسیر خود شکست میخورند. اما برای جلوگیری از ورشکستگی مالی چند روش وجود دارد که میتوانند مفید فایده قرار گیرند. هر چند این موارد نسخه کاملی برای همه استارت آپها نیست، با این حال در بیشتر اوقات بسیار کاربردی است.
- محاسبه درآمد عملیاتی: این شاخص، نشاندهنده سودآوری کسب و کار است. معمولا محاسبه درآمد عملیاتی و ارزیابی مداوم آن بهعنوان معیاری برای پتانسیل موفقیت استارت آپ در آینده بهحساب میآید.
- محاسبه نرخ هزینهکرد: این معیار نشاندهنده سرعت خرجکرد منابع مالی قبل از رسیدن به سودآوری است. با محاسبه دقیق آن میتوان میزان رشد، نحوه برنامهریزی و موفقیت استارت آپ در آینده را ارزیابی کرد.
- محاسبه نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام: این شاخص نشان میدهد که سرمایه استارت آپ به چه شکل افزایش یافته است. سرمایهگذاران نیز از آن بهعنوان شاخصی برای تعیین ثبات یا ریسکپذیر بودن فعالیت برای اختصاص منابع مالی استفاده میکنند.
- محاسبه سرمایه در گردش: این شاخص نشان میدهد چه مقدار سرمایه برای بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت کسب و کار باقی مانده است. به نوعی سلامت مالی استارت آپ را در وضعیت فعلی خود مشخص میکند.
- محاسبه جریان نقدی: عدد جریان نقدی نشان میدهد که چه اندازه سرمایه مالی به کسب و کار وارد یا از آن خارج شده است. به عبارت دیگر پول نقد از چه منبعی به استارت آپ وارد میشود و چگونه آن را خرج میکند.
۳. چالش مدیریت رشد
بسیاری از استارت آپها داستان موفقیت سایر بنیانگداران موفق و بزرگ مانند استیو جابز یا بیل گیتس را سرمشق خود قرار می دهند. اما باید توجه کنیم که در حین فرایند رشد همراه با بررسی موفقیتها باید از شکستها هم درس گرفت. پس لازم است ضمن یادگیری درسهای ارزشمند از موفقیتها و شکستهای سایر استارت آپها، تنها بر مسیر پیشرو تمرکز کرد و بهدنبال مقایسه خود با سایرین نبود. حفظ تعادل در فرایند رشد با تمرکز کافی بر فعالیتها، تضمینی برای موفقیت در آینده است.
جمعبندی پایانی
راهاندازی استارت آپ سرمایهگذاری دشوار اما سودآوری است. البته سودآوردن بودن آن به عوامل زیادی بستگی دارد. هر فردی در این مسیر علاوه بر داشتن ایدهای نوآورانه و تلاش در جهت عرضه آن به بازار باید چالشهایی مانند جذب سرمایه، تیمسازی، بازاریابی، مدیریت امور مالی را نیز بهدرستی برطرف کند. هر چند راهاندازی و مدیریت استارت آپ فعالیتی جذاب است که رضایت شغلی فراوانی را برای مالک آن به همراه دارد، اما لازم است نکات فراوانی را در این خصوص آموخت. در این مطلب از مجله فرادرس سعی کردیم با اشاره به مفهوم اینکه استارتاپ چیست مهمترین نکات قابل توجه برای ایجاد کسب و کاری سودآور در این قالب را بیان کنیم. با این وجود هر فرد علاقهمندی میداند که حرکت در مسیر کارآفرینی بیش از هر چیزی نیاز به کسب دانش و مهارت بالا و همچنین صبر دارد.
source